محل تبلیغات شما



آدمی گاه به همه چیز چنگ می زند تا شاید فراموش کند  و گاه می جنگد برای یک تکه یاد ،گاه  هزار صفحه کاغذ را سیاه می کند تا هرچه که به ذهن دارد بر دفتر روزگار ثبت شود و گاه به چنان سکوتی می رود که رواست او را جز مردگان بدانی و در مجموع همه هیچ هست هیچ ،لیکن خوب می فهم در عبور است از زمستان این دانه ی گندم


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

من و یه بی معرفت...